وكیل مدافع امروزه به كسی اطلاق می شود كه دارای پروانه از كانون وكلای دادگستری است و به تبع توانایی پذیرش وكالت درتمام امور را دارد اما مسلماً تبحر وكیل در بعضی امور به واسطه تجربه و تحصیلات عالیه متفاوت خواهد بود و باید این معیاری باشد برای انتخاب وكیل از سوی موكل. اگر وکیلی که حق اعتراض به رای دارد بعد از صدور رای یا در زمان ابلاغ آن استعفا دهد و از رویت رای امتناع کند رای به موکل او ابلاغ میشود با وجود این تاریخ ابلاغ به وکیل و امتناع او از قبول اوراق آغاز مهلت تجدیدنظر تلقی می شود مگر اینکه موکل عدم اطلاع خود را از استعفای وکیل اظهار نماید. در موارد فوق اگر اخذ توضیح لازم باشد دادرسی به تاخیر میافتد و دادگاه به موکل اخطار میکند تا شخصاً یا توسط وکیل جدید برای ادای توضیح حاضر شود تاخیر دادرسی به معنای آن است که وقت دادرسی که تعیین شده ابطال و وقت دیرتری تعیین شود.
- وکیلی که به عنوان وکیل مدافع کار خود را شروع می کند، مسئولیت سختی به عهده داشته و وظایف زیادی برای او تعریف شده است.
- برای نمونه اگر ملکی در طرح تعریض خیابان قراردارد و شهرداری پاسخ بدهد، خریدار از خرید این ملک خودداری خواهد کرد یا اگر کاربری یک ملک زراعی است و خریدار از آن آگاه گردد چه بسا از خرید خودداری نماید.
- اما در سال 98 نحوه دریافت پروانه پایه یک وکالت در مرکز مشاوران قوه قضاییه با تغییرات قابل توجهی روبرو شده است.
- اگر شما قصد انتخاب وکیل را دارید پیش از هر چیز در خصوص وکیل تحقیق نمایید و در خصوص حق الوکاله و نحوه انجام کار همان ابتدا و در جلسه اول همه چیز را به طور شفاف معین کنید.
مطابق فرمان وزیر عدلیه مرحوم فروغی، وکلا به 3 درجه تقسیمبندی میشدند و حق مداخله در پروندههایی را داشتند که از محاکم ابتدایی تا دیوان عالی کشور را شامل میگردید و به همین منظور امتحاناتی از وکلا اخذ میگردید. طبق تبصره ماده 1 قانون فوق الذکر، تعیین تعداد کارآموزان وکالت برای هر کانون بر عهده کمیسیونی متشکل از رئیس کل دادگستری استان، رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب و رئیس کانون وکلای مربوط میباشد که به دعوت رئیس کانون وکلای هر کانون، حداقل یک بار در سال تشکیل و تصمیمگیری مینماید. 2- اگر پذیرش یک وکیل توسط کانون وکلا صورت گرفته باشد، فرد وکیل پایه یک دادگستری میشود و اگر پذیرش خود را از طریق قوه قضاییه به دست آورد، پایه دو دادگستری میشود. توصیه ای که لازم می دانیم در اینجا نیز مجددا آن را مطرح کنیم، مراجعه به وکلایی است که در رابطه با موضوع پرونده دعاوی، مهارت و تخصص بالایی دارند. اگر به مبحث وکالت علاقه دارید در دوره های آموزشی تکمیلی، شرکت کنید تا اطلاعاتتان کامل شود.
وکیل مهاجرت
شخصی که کارآموز وکالت است در آزمون کارآموزی کانون وکلا دادگستری قبول شده است و پروانه کارآموزی را دریافت کرده است. این شخص میتواند حق وکالت بعضی از پروندههای حقوقی را داشته باشد و عرفا به عنوان وکیل شناخته میشود؛ اما کارآموز وکالت هنوز در آزمون نهایی کانون وکلا یا آزمون اختبار که در پایان دوره کارآموزی برگزار میشود قبول نشده است. بنابراین به صورت قانونی این فرد هنوز وکیل پایه یک دادگستری شناخته نمیشود و حدود اختیارات او از وکیل پایه یک دادگستری کمتر است. وکیل پایه یک دادگستری فردی است که در رشته حقوق، فقه و یا حوزه تحصیل کرده است و توانسته در آزمون کارآموزی کانون وکلا دادگستری قبول شود.
2- در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده باشد، باید به گواهی یکی از مأمورین سیاسی یا کنسولی جمهوری اسلامی ایران برسد. مرجع گواهی وکالتنامه اشخاص مقیم و ساکن در کشورهای فاقد مأمور سیاسی یا کنسولی ایران به موجب آییننامهای خواهد بود که توسط وزارت دادگستری با همکاری وزارت امور خارجه ظرف مدت سه ماه تهیه و به تصویب رئیس قوه قضاییه خواهد رسید. 2- طبق ماده ۳۷ قانون وکالت مصوب 1315، وکیل دادگستری نباید بعد از استعفا از وکالت یا برکنار شدن از طرف موکل یا پایان مدت وکالت به جهتی از جهات، وکالت طرف مقابل یا اشخاص ثالث را در آن موضوع بر علیه موکل سابق خود یا قائممقام قانونی او قبول نمایند. وکیل کیفری، وکیلی است که در حوزه دعاوی کیفری اعم از سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، انتقال مال غیر، جعل و استفاده از سند مجعول و… فعالیت میکند.در دعاوی کیفری در مرحله تحقیقات مقدماتی متهم میتواند تنها یک وکیل داشته باشد. در جرائم صلاحیت دادگاه کیفری 1 هر یک از طرفین میتوانند حد اکثر تا 3 وکیل نیز داشته باشند.
مراجع ارائه دهنده پروانه وکالت
۱- معافیت موقت از تادیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی در مورد دعوایی که برای معافیت ازهزینه آن ادعای اعسار شده است. وکیل به معنای حقیقی نباید اجیر موکل باشد و باید بتواند در راستای حقیقت گام بردارد. تعصب بیجا و فاصله نگرفتن از موضوع سبب می گردد که اشخاص در بیان مطالب خود دچار مشکلات مجله خبری وکیل عدیدهای شوند. بد نیست که در اینجا گریزی زده و عنوان شود که آنچه در دنیای پیشرفته امروزی اسباب آسایش و راحتی جامعه است، گاه، در جامعه ما، باعث مشکلات گوناگونی می شود که شاید بتوان گفت ایجاد این مشکل به طور سربسته از خود ما می باشد و رفتار ما است که این مشکلات را به وجود می آورد.
وکیل کیست؟ و وکیل دادگستری چه کسی است؟
شرکت ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و برای رسیدگی به دعاوی خود نیاز به وکیل دارند. برخی از وکلا در زمینه وکالت دعاوی شرکت دارای تجربه و تبحر بیشتری هستند که صاحبان شرکت ها با بهره گیری از آن ها می توانند از تضییع حق و ورود خسارت به شرکت خود جلوگیری نمایند. در این فرض ، وکیل با عقد قرارداد الکترونیکی وکالت با موکل خود از برخی از حقوق ، اختیارات و همچنین تعهدات قانونی برخوردار می شود و می بایست به بهترین وجهی که می تواند از موکل خود دفاع نماید تا به حق و حقوق قانونی خود برسد ؛ هر چند هرگز نمی تواند تعهد کند نتیجه خاصی را برای موکل خود بگیرد . البته در ایران و عموم کشورها تصدی شغل وکالت دادگستری علاوه بر لزوم دارا بودن تحصیلات مرتبط دانشگاهی، مستلزم اخذ مجوزهای لازم و گذرانیدن دورههای کارآموزی در کانونهای وکلا است.
2- وكيل دادگستري كسي است كه با داشتن پروانه وكالت و عضويت در يكي از كانون هاي وكلاي دادگستري از طرف اشخاص حقيقي يا حقوقي (دولتي يا غيردولتي) دفاع از حقوق موكل و پاسخ به ادعاها و دلايل و ارائه آن ها را در دادسراها و دادگاه ها و ادارات ثبت اسناد و املاك مي پذيرد. بنابراين فقط وكيل دادگستري يا نماينده حقوقي سازمان هاي دولتي يا مدير شركت در چارچوب اختيارات قانوني از سوي شركت يا موسسه مربوطه مي توانند در مراجع قضايي، ثبتي و اداري، از طرف موكل يا شركت يا موسسه يا مركزي كه نمايندگي داده است، حاضر شود. وکیل کسی است که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود. البته در ایران و عموم کشورها تصدی شغل وکالت دادگستری علاوه بر لزوم دارا بودن تحصیلات مرتبط دانشگاهی، مستلزم اخذمجوزهای لارم و گذرانیدن دورههای کارآموزی در کانونهای وکلا میباشد وکالت یک نوع عقد از عقود است که بین موکل و وکیل، بسته میشود و به جای موکل کار مورد وکالت را انجام میدهد. اگر وکیل استعفا دهد دادگاه علاوه بر آنکه می تواند جلسه دادرسی را به تأخیر اندازد دادرسی را نهایتاً تا یک ماه متوقف می کند ماده ۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی.